سمنان

توضیحات

سمنان، در دوران باستان، بخشی از چهاردهمین ایالت تاریخی ورن (ورنه)، از تقسیم‌بندی شانزده‌گانه اوستایی بود. بنای اولیه شهر سمنان را به تهمورث دیوبند از پادشاهان پیشدادی نسبت می‌دهند. پس از حمله اسکندر-که منجر به سقوط امپراتوری هخامنشی و ایجاد امپراتوری سلوکی در ایران شد، منطقه‌ای که سمنان را رهبری می‌کرد، به عنوان کومش، شناخته شد
گویش محلی مردم سمنان، گویش سمنانی است که میان شمار کمی از مردم به ویژه افراد کهن‌سال و قدیمی رواج دارد. زبان سمنانی به علت ویژگی ویژه خود مورد توجه دانشمندان و ایران شناسان بسیار قرار گرفته است. این زبان از زبان‌های ایرانی شاخه شمال باختری است. ایران‌شناسان بسیاری چون پروفسور کریستن سن، هوتوم سیندلر، ویلهلم لیکر، جرج مورگن و استایرن پژوهشهای جامعی دربارهٔ زبان سمنانی انجام داده‌اند. همچنین نزدیک‌ترین زبان به زبان راجی، سمنانی است. گفتنی است اگرچه زبان سمنانی هنوز هم توسط مردم سمنان به کار می‌رود، ولی نسل جدید سمنانی‌ها با وجود فهمیدن آن به این زبان باستانی کمتر سخن می‌گویند

نکات

با توجه به رفتن به سمت اوپرت تصمیم گرفتیم ناهار را در شهر سمنان بخوریم و سپس به سمت مقصد حرکت کنیم.
برای اینکه بتوانید بعد از ناهار کمی از شهر نیز بازدید کنیم به سمت مرکز شهر که بازار نیز در آن بود حرکت کردیم تا در یکی از رستورانها غذا را صرف کنیم.
با توجه به مواردی که درباره خلوتی بسیار شهر در اینترنت وجود دارد فکر می‌کردیم اشتباه باشد اما بعد از اینکه در زمان ناهار به چند رستوران رفتیم که بسته بودند و در نهایت به رستوران نقش جهان رفتیم که در آن هم کسی نبود که البته با مهمان‌نوازی بخش غذاخوری را باز کردند و کولر را برای ما روشن کردند و غذا نیز کمی بعد آماده بود.
برای غذا نیز سبزی پلو با گوشت سمنانی را انتخاب کردیم که تجربه خوبی بود و غذای بسیار خوش‌مزه‌ای بود. در داخل سبزی پلو این شهر لوبیا نیز ریخته می‌شود و همچنین غذا کمی چرب است. همچنین با توجه به حجم زیاد یک پرس برای دو نفر کافی است.
از نکاتی که قبل از انتخاب رستوران در اینترنت می‌دیدم این بود که در غذاهای گوشتی ممکن است موی گوسفند باشد. با توجه به اینکه این مورد در بیشتر رستوران‌های معروف شهر گفته شده بود ظاهرا این مورد بیشتر جاهای شهر همینطور است. برای ما نیز یک موی بسیار کوچک روی گوشت بود که البته ما مشکل زیادی با آن نداشتیم.
بعد از ناهار می‌خواستیم به بازدید شهر بپردازیم که به همین منظور به بازار سنتی شهر رفتیم که نصف مغازه‌ها بسته بود و بقیه نیز در حال بستن بودند، به همین منظور سریع کمی در بازار دور زدیم. در ساعات 2 تا 5 ظاهرا افراد بیشتر شهر به خانه خودشان برای استراحت می‌روند و جاهای دیدنی بسته می‌شود. از نکات جالب بازار خنکی داخل آن بدون هیچ دستگاه خنک کننده‌ای در ساعات گرم روز بود.
با توجه به بسته بودن موزه شهر به سمت اوپرت حرکت کردیم.