جزیره قشم
توضیحات منطقه
جزیرهٔ قشم، یکی از جزایر خلیج فارس است که بهعنوان بزرگترین جزیرهٔ ایران و خلیجفارس در استان هرمزگان قرار دارد.
جزیره قشم بزرگترین جزیره غیر مستقل جهان، دو برابر و نیم جزیره بحرین، وسعت دارد. این جزیره با مساحت ۱۴۹۱ کیلومتر مربع در استان هرمزگان و در تنگه هرمز قرار گرفته است؛ به همین دلیل موقعیت کاربردی بالایی دارد. از گذشتههای دور، این جزیره بهدلیل قرار داشتن در مسیر آبی ابریشم، از اصلیترین مراکز کنترل این مسیر بوده است. کشف سنگوارههای فسیلی در سواحل قشم، تمدنی ۴۰۰ هزار ساله آن را آشکار میکند.
جزیره قشم از شمال به بندر عباس، از شمال شرقی به جزیره زیبای هرمز، از شرق به جزیره لارک، از جنوب به جزیره هنگام و از جنوب غربی به جزایر تنب کوچک و بزرگ میرسد. دسترسی مناسب از این جزیره به دیگر جزایر گردشگری و راهبردی در اطرافش، بر اهمیت این منطقه میافزاید. شهر قشم در منتهی الیه شرقی این جزیره و در نزدیکترین فاصله تا تنگه هرمز، قرار دارد و نزدیکترین فاصله را به طول ۲۰ کیلومتر، تا محله سربندر بندر عباس دارد، اما نزدیکترین فاصله به ساحل اصلی، در دماغه شمالی جزیره در بندر لافت، تا بندر پل در شهرستان خمیر و به فاصله ۱۸۰۰ متر است.
پرتغالیها بیش از یک قرن بر این جزیره تسلط داشتند و سپس نوبت به هلندیها و انگلیسیها رسید؛ اما در نهایت اختیار آن به ایران بازگشت. این جزیره در مسافت طولی خود، بین ۱۱۵ تا ۱۲۵ کیلومتر طول دارد و عرض آن در این فاصله متغیر است.
بیشتر ساکنان جزیره بومیان منطقه هستند، اما در سالهای اخیر بهدلیل گسترش بازارهای تجاری و رونق اقتصادی فراوان، مهاجران زیادی به قشم آمدهاند. تعداد بنادر تجاری و صیادی و گردشگری در قشم زیاد است، که راه دسترسی از اسکله این بنادر به جزیرههای زیبای هنگام، هرمز و لارک، در اطراف قشم، وجود دارد.
پیمایش
بعد از رسیدن به جزیره قشم با گرفتن اسنپ به سمت جنگل حرا
حرکت کردیم، با توجه به زمانی که به این محل میروید، سطح آب متفاوت است و شما مناظر متفاوتی را مشاهده میکنید. در زمان رفتن ما آب پایین بود و راههای فرعی را نمیتوانستیم برویم.
مسیر رسیدن به این منطقه از اسکلهای که به جزیره هنگام رفتیم نزدیک بود و فاصله تقریبا نیم ساعته داشت، هزینه اسنپ برای این محل نیز ارزان بود که قیمت دقیق آن را فراموش کردهام.
برای رفتن به جنگل حرا راههای متفاوتی وجود دارد که ما به جنگل حرا سهیلی
رفتیم. در ساعت 14 به آنجا رسیدیم و نزدیک 1 ساعت استراحت کردیم تا دوستان دیگرمان که قصد ملحق شدن به ما داشتند، به این منطقه برسند.
در نهایت در ساعت 15:30 با آلاچینهای شناور که هزینه آن به ازای هر نفر 75 هزار تومان بود به سمت جنگلهای حرا رفتیم.
برای گشت قایقهای تندرو هم وجود دارد که پیشنهاد من همین آلاچیقها است. ناخدا این قایقها هم نکات مختلف و حیوانات محل را بصورت کامل توضیح میدهند و افراد خوشبرخوردی هستند.
قصد داشتیم که بعد از غار حرا به سمت چاهکوه برویم اما با توجه به نزدیک شدن به تاریکی هوا، تصمیم گرفتیم به سمت غار نمکی
برویم و در ساحل آن کمپ کنیم.
این غار تقریبا در غربیترین نقطه جزیره واقع شده است و از جنگل حرا تقریبا 1.5 ساعت فاصله دارد.
در همان پارکینگ که از قایقها پیاده شدیم با یکی از محلیهای آن نقطه آشنا شدیم که ایشان با هزینه بسیار کم 100 هزار تومان قبول کرد ما را به این غار برساند، درحالیکه دیگر ماشینها حداقل 500 هزار تومان از ما میخواستند.
احمد
: 09177602927
راه رسیدن به غار بعد از روستا کانی بسیار بد است و در بعضی نقاط چالههای بزرگ دارد، همچنین تمام مسیر خاکی است.
خوشبختانه در این مسیر در طول روز ماشینهای بین راهی وجود دارد، ما هم برای محکم کاری شماره یکی از دوستان احمد که ما را به این منطقه رساند را گرفتیم تا در زمان برگشت به مشکل نخوریم.
اسماعیل
: 09172993918
بعد از غروب آفتاب و در تاریکی به درب ورود غار رسیدیم که با برخورد بسیار خوب نگهبان آن مواجه شدیم که برای ما حلوا عربی، قهوه و چای آورد و به خوبی از ما پذیرایی کرد.
همچنین شماره یکی از اقامتگاهها را داد تا شب در صورت مشکل با آن تماس بگیریم و یا از آن سفارش غذا بدیم.
در قسمت ورودی غار برق، دستشویی و آب وجود دارد که نگهبانی اجازه استفاده از آن را به ما داد.
یکی از بهترین افرادی که در سفر با او آشنا شدیم همین نگهبان این محل با نام احمد بود که در ادامه سفر بیشتر به او میپردازیم.
احمد کانی پور
: 09176707089
در ادامه با راهنماییهای احمد به سمت ساحل رفتیم و در آنجا کمپ خود را برپا کردیم.
قسمتی از ساحل این محل نیز نقرهای بود که در شب میدرخشید. دو عکس بعدی از زمین هستند و از این شنها گرفته شدهاند.
ساحل این منطقه نیز عمق کمی دارد و مناسب شنا است.
صبح بعد از بیدار شدن و صرف صبحانه به سمت غار رفتیم، ورودی غار نفری 10 هزار تومان بود و همچنین هدلایت نیز با قیمت 10 هزار تومان اجاره داده میشد.
از ورودی نگهبانی غار تا ورودی خود غار تقریبا 2 کیلومتر است که اگر ماشین داشته باشید میتوانید با ماشین بروید و در غیر این صورت پیاده باید بروید.
به علت دوست شدن با احمد من با موتور او به درب غار رفتم.
طول غار خیلی نیست و نهایت نیم ساعت برای برای گشتن نیاز دارد. انتها غار هم یک مسیر بسیار کوچک وجود دارد که غارنوردان میتوانند از آن عبور کنند و به تالارهای بعدی بروند.
در این محل 7 دهانه ورودی وجود دارد که افراد عادی فقط اجازه ورودی به یکی از آنها را دارند.
غار زیباتر که قندیلهای نمکی دارد و ورود افراد به آن برای جلوگیری از شکسته شدن قندیلهای آن ممنوع است، فاصله 2 کیلومتری از این محل دارد که باید پیاده به آن بروید.
احمد نیز لطف کرد و اجازه بازدید از این غار دوم را به ما داد. پس با همدیگر به سمت آن حرکت کردیم.
مسیر غار دوم:
غار دوم بزرگتر است و همچنین حداقل به 1 ساعت زمان برای بازدید نیاز دارد.
در غار دوم قندیلهای نمکی، پودر نمک و یک تالار بزرگ مشاهده میکنید و نسبت به غار اول سکوت آرامشبخشی دارد.
بعد از برگشت توسط احمد به عروسی دوستش که شب برگزار میشد دعوت شدیم.
پس تصمیم گرفتیم به اقامتگاه ناخدابرهیم
که در همان روستا قرار داشت برویم و وسایل خود را در آن بگذاریم و شب در عروسی شرکت کنیم.
در ساعت 12 گشتن غار تمام شد و توسط یکی از ماشینهای بین راهی تا روستای کانی
رفتیم.
صاحب اقامتگاه فردی به نام فیصل بود که با خانواده خود در این اقامتگاه زندگی میکرد و اتاقهای آن را به افراد اجاره میداد.
فیصل
: 09177600105
به علت دوستی که با احمد و فیصل داشتیم سر مبلغ نفری 80 هزار تومان برای یک شب توافق کردیم و پس از کمی استراحت به سمت چاهکوه حرکت کردیم تا قبل از تاریکی از آن دیدن کنیم و شب دوباره به این روستا برگردیم.
از روستا تا چاهکوه
تقریبا 1 ساعت فاصله است که این مسیر را با اجاره هایلوکس از همان روستای کانی با مبلغ کل 300 هزار تومان رفتیم.
ورودی چاهکوه به ازای هر نفر 10 هزار تومان است و علاوه بر پارکینگ، سرویس بهداشتی و چند بوفه دارد که خوراکیهای محلی و همچنین تنقلات دیگر کشورهای حوضه خلیج فارس را میفروشند.
طبق توضیحات نوشته شده این بخش توسط بارش باران و سیلابهای مارپیچی درست شده است. اوایل مسیر خیلی جالب نیست و فقط در نقطهای چند فرد ساز محلی میزنند. چند صد متر که بیشتر مسیر را ادامه میدهید به قسمت اصلی میرسید که در عکسهای مشاهده میکنید.
بعد از چاههای آب شیرین که فردی هم آنجا وجود دارد و از این آب به گردشگران میدهد، به یک 4 راه میرسید که مسیر سمت راست کوتاه، مسیر سمت چپ بلندتر و مسیر مستقیم طولانیتر از بقیه است.
پیشنهاد میکنم ابتدا 2 مسیر راست و چپ را ببینید و سپس مسیر مستقیم را بروید.
مسیر مستقیم هم تا چند صد متر راحت است و پس از کمی پیمایش نیاز است تا از دیوارهها بالا بروید و از ارتفاع بالاتر مسیر را طی کنید. این مسیر هم پس از مدتی بنبست میشود و دیگر امکان پیمایش آن وجود ندارد.
بعد از برگشت به سمت دره تندیسها
رفتیم تا قبل از غروب آفتاب از این محل هم بازدید کنیم.
مسیر رسیدن به این محل کمی خاکی دارد و برعکس دیگر نقاط جزیره بسیار خلوتتر است و گردشگران کمی از آن دیدن میکنند.
کوههای این منطقه بسیار زیبا هستند و اگر به بالای آنها بروید هم این زیبایی چند برابر میشود.
فقط دقت کنید که شیب بالا رفتن کمی زیاد است و پایین آمدن از آن سخت است. همچنین خیلی به کنارهها نزدیک نشوید زیرا احتمال ریزش دارد.
در زمان بودن ما در این منطقه همزمان ماه در آسمان طلوع کرد و از سمت دیگر خورشید غروب میکرد.
مسیر بالا رفتن از تپه سمت چپ این عکس است که رد آن کمی معلوم است.
دلیل ساخته شدن دره تندیسهای:
در واقع بازمانده دشتی است که زمانی به بام قشم میرسید. با بالاآمدگی تدریجی جزیره و عقب رفتن ساحل، مساحت خشکی گسترش یافت و دره تندیسها به وجود آمد. تخریب و از بین رفتن لایه آهکی سخت که پوششی بین لایههای نرمفرسا بوده است، باعث پیشرفت عمل فرسایش در این منطقه شد و به همین دلیل دره تندیسها را میتوان بهعنوان بلندیهای جزیره مانندی در بین زمینهای فرسوده و پست نیز معرفی کرد.
بعد از غروب آفتاب دوباره به سمت روستای کانی حرکت کردیم تا در اقامتگاه استراحت کنیم.
در این روستا برای عروسی بین 4 تا 7 جشن مختلف میگیرند که فقط در یکی از آنها مردان شرکت میکنند.
قرار بود در این جشن هم مردان باشند اما ظاهرا در ساعات آخر کنسل شده بود و فقط زنان به جشن میرفتند و به مردان روستا فقط شام که آن هم نوع خاصی حلیم که به جای شکر یا نمک از فلفل استفاده میشد، میدادند.
نقش حنا در جنوب بسیار معروف است و برای جشنهای مختلف استفاده میشود. یکی از دختران آصف نیز این هنر را بلد بود و برای دیگر اهالی خانه نقش حنا میکشید.
یکی از بهترین بخشهای سفر این قسمت بود که صبح روز بعد با احمد و دوستش که ماهیگیر بود به سمت دریا رفتیم تا میگو و ماهی بگیریم.
میگو فقط در بعضی نقاط سال قابلیت صید دارد و روش صید و همچنین تور آن تفاوت دارد.
در زمانی که ما در منطقه بودیم فصل میگو تازه تمام شده بود و چند هفته بعد شروع میشد. در هر صورت صبح زود به سمت دریا رفتیم تا شانس خود را امتحان کنیم.
ابتدا به سمت یک جزیره کوچک که محلیها آن را میشناختند رفتیم و دوری بر روی آن زدیم، سپس به سمت دریا رفتیم تا ماهی صید کنیم.
خودمان تنها چند ماهی کوچک توانستیم بگیریم ولی در مسیر برگشت به چند قایق بزرگ که برای صید ماهی آمده بودند برخورد کردیم. صید آنها ماهیهای ریز به عنوان خوراک برای پرورش ماهیها در نقاط دیگر بود. پس ماهیهای دیگر خود را به ما دادند.
ماهیهایی مثل حلوا، شیرماهی، میگو که آنها را در ادامه کباب کردیم که به آن میرسیم.
بعد از برگشت به اقامتگاه هم صبحانه را در آنجا همراه با نان محلی خوردیم و سپس آماده شدیم تا به سمت دیگر نقاط جزیره برویم.
قصد رفتن به دره ستارگان
را داشتیم. پس با یکی از اهالی روستا که هایلوکس داشت هماهنگ شدیم تا ما را به آنجا ببرد. هزینه آن هم 300 هزار تومان شد.
پس بعد از خداحافظی از اهالی روستا به سمت آنجا حرکت کردیم.
دره ستارگان تقریبا در مرکز جزیره واقع شده است و به ورودی هم نیاز ندارد.
در این محل دکهای برای خرید وجود ندارد پس همراه خود خوراکی یا آب آشامیدنی داشته باشید.
به نظر من زیبایی دره تندیسها از دره ستارگان بیشتر است و اگر قصد دیدن فقط یکی را داشتید بنظرم گزینه اول را ببینید.
اگر فقط خود دره را بخواهید ببینید حداکثر به 1 ساعت زمان نیاز دارید، این دره خیلی بزرگ نیست و چند صد متر که داخلش راه بروید میتوانید به بالای آن برسید.
در ادامه به سمت ساحل ناز
حرکت کردیم تا ماهیهایی که صید کرده بودیم را در آنجا پاک کنیم و سپس سرخ کنیم.
این ساحل کمی شلوغ است و به علت نزدیک بودن به راه اصلی تعداد گردشگرانی که به آن میآیند زیاد است. پس برای استراحت خیلی محل مناسبی نیست.
در ادامه یکی از شتربانهایی که در ساحل بود، برای پاک کردن ماهیها به ما کمک کرد و بیشتر ماهیها را پاک کرد.
تا زمان پختن ماهیها تصمیم گرفتیم تا به سمت جزیرههای ناز
برویم.
در این ساحل چند جزیره کوچک وجود دارد که در زمان پایین رفتن آب میتوان با پای پیاده و بدون خیس شدن پا به آنها رسید. در زمان بالا آمدن آب هم دیگر نمیتوان به سمت این جزایر رفت.
در شب آخر سفر به سمت بندر درگهان
رفتیم تا کمی خرید کنیم.
برای کمپ هم پارکی در شهر وجود دارد که در همانجا چادر زدیم. البته تعداد مسافرانی که به این نقطه میآیند زیاد است و تعداد زیادی از افراد آنجا چادر میزنند.
همچنین به نظر من کالاهای این نقطه خیلی ارزان نیست و حتی طبق گفته چند فروشنده کالاها از تهران برای فروش به این منطقه آورده میشوند.
همچنین کالای تقلبی زیاد است که باید بیشتر دقت کنید. قاچاق کالا در جزایر هم طبق گفته بیشتر کسانی که در این سفر دیدیم بسیار کم شده است و دیگر کسی کالا قاچاق نمیکند و به همان شغلهای قدیمی مانند صید ماهی مشغول هستند.
همچنین تعداد فروشندههایی که اصالتا اهل جزیره نیستند و از دیگر نقاط آمدهاند هم افزایش یافته که تمام اینها باعث ارزان نبودن کالا نسبت به سالهای قبل باشد.
برای خرید سعی کنید به پاساژهای قدیمیتر و یا بازار قدیم بروید، بازارهای جدیدتر چون کرایه مغازه بیشتری دارند، اجناس را گرانتر میفروشند.
در نهایت دوباره به سمت اسکله قشم حرکت کردیم تا از آن به سمت بندرعباس برویم.
از خود بندر درگهان امکان رفتن به بندرعباس وجود ندارد، هرچند در اینترنت از احداث این طرح صحبت شده ولی در واقع چیزی نیست و شما باید دوباره به قشم برگردید و از آنجا به نقاط دیگر بروید.
هزینه اتوبوس دریایی از قشم به بندرعباس نفری 67 هزار و مدت زمان تقریبی آن هم 1.5 ساعت است.
سپس به سمت راهآهن رفتیم تا با قطار به تهران حرکت کنیم. برای خرید بلیط قطار دقت کنید که بیشتر مواقع و حتی کمی بعد از باز شدن پیشفروش بلیطها، بلیط بندر عباس به تهران و برعکس پر میشود اما 2 روز مانده به روز حرکت بلیطها آزاد میشود و میتوانید بلیط بخرید. همچنین روز قبل از حرکت نیز تعداد کنسلیها افزایش پیدا میکند که در آن روز هم میتوانید بلیط بخرید.
بلیط رفت این سفر را ما 2 روز قبل از حرکت و بلیط برگشت را شب قبل از حرکت توانستیم بخریم.
موقعیت
: map location
جنگل حراا
: map location
ساحل غار نمکی
: map location
غار نمکی
: map location
روستای کانی و اقامتگاه
: map location
چاهکوه
: map location
دره تندیسها
: map location
جزیره روستای کانی
: map location
دره تندیسها
: map location
ساحل ناز
: map location
بندر درگهان
: map location